alt text
احسان شریعتی
فیلسوف ایرانی

همین حالا با من تماس بگیرید



شبکه‌های اجتماعی

بستن
12 اردیبهشت 1402
ثبت دیدگاه

جشن کار و جنبش برای عدالت

در روز جهانیِ کارگر، و جشن کار و تعطیل سراسری در دنیا، در ایران ما کار همچنان ادامه دارد و کارگران نیز بجای جشن و سرور همچنان به جنبش و شروشور اعتراضات (و مطالبات و اعتصابات و..) مشغول و دل‌شاد اند!
اما براستی نامِ مناسبِ نظامِ و مناسباتِ «خودویژهٔ» اقتصادی حاکم بر کشور کدامست؟ برخلاف «آدرس‌ عوضی» دادن‌های اقتصاددانان دولت‌گرا یا نولیبرال در صداوسیمای میلی، بی‌نظمی موجود و بحران‌ معیشتی ناشی از آن، مگر بجز محصولِ همگرایی دو رویکرد و تعاملِ میانِ روند اقتصاد بازار سنتی-فقاهتی از سویی و سرمایه‌داری دلال و رانتی و «خصولتی»شده از دیگرسو، طی دهه‌های گذشته، بوده که نگرش‌های حاکم و جهت‌بخش سیاست اقتصادی کشور را شکل می‌داده‌اند؟! و مگر شکاف عمیق طبقاتی، فساد دامن‌گستر حقوقی و قضایی و بحران حاد معیشتی، همه از پیآمدهای اجتماعی این ائتلاف نیستند که از ترکیب جدید میان پیوند قدیمی «حوزه و بازار» با اقتصاد باز بازار و راست‌گرایی شبه‌مدرن به‌سبکِ «نو‌لیبرال» جملگی در مجموع به‌تعبیری آشفته‌بازارِ «نئوفئودال» کنونی را ساخته اند؟

جشن کار و جنبش برای عدالت

«عدالت» حقوقی و عدالت اجتماعی خواست و مطالبهٔ همهٔ جنبش‌های «حق»‌طلبانهٔ عصر جدید (و در کشور ما از صدر مشروطه تا کنون) بوده است. «آزادی»های سیاسی (بیان و تشکل و تظاهرات و..)، وجه مدنی همان عدالت و مبتنی بر حقوق طبیعی بشری و شهروندی است.
و این روزها بار دیگر شاهد بازداشت‌ها و استمرار اسارت‌ چهره‌هایی هستیم از میان پژوهشگران، آسیب‌شناسان و درمان‌جویان و جویندگان راهِ برون‌رفت از بحران‌های تودرتوی کنونی. مسئولان گویی راه مبارزه با بیماری‌ها و بحران‌ها را در بازداشت نجات‌جویان و درمانگران یافته‌اند! گیریم همهٔ طبیبان را هم گرفتید با خود بیماری همه‌گیر چه می‌کنید؟

سخنگوی موسوم به «مقام امنیتی» نظام گذشته هنوز هم بر این باور است و اخیرا اظهار و اصرار کرده است که اگر ما چند صد منتقد دیگر را دستگیر می‌کردیم انقلاب اتفاق نمی‌افتاد! غافل از آن که دقیقا همین نگرش و رفتار مسبب فروپاشی آن نظام شد.
 
پس بجاست که در ایام بزرگداشت شیخ اجل، سعدی شیراز، به پادشاه سخن گوش بسپاریم که خلاصه: «نخواهی که ضایع شود روزگار، به ناکاردیده مفرمای کار...؛ پادشاهان به صحبت خردمندان از آن محتاج‌ترند که خردمندان به قربت پادشاهان. پندی اگر بشنوی ای پادشاه، در همه عالم به از این پند نیست: جز به خردمند مفرما عمل، گرچه عمل کار خردمند نیست!»



فرم ارسال دیدگاه